فندوق مامانفندوق مامان، تا این لحظه: 12 سال و 5 روز سن داره

فندوق مامان عاشقتممممممممممممم

داره نزدیک میشه

سلام دختره گلم امروز چند تا عکس از اتاقت برات گذاشتم البته تا تو بزرگ بشی ما از اینجا رفتیم الهی مامان فدای تگون خوردنات بشه عکسا رو گذاشتم وقتی بزرگ شدی و خانوم شدی ببینی و کیف کنی فدات بشه مامان دوری ما هم داره تموم میشه همش نگرانتم زودی به دنیا بیا تا نگرانی مامانم تموم بشه
20 اسفند 1390

دخترم دلم برات تنگه

سلام دختره قشنگم فرشته مامانی دلم برات یه ذره شده دل همه من برات یه ذره شده همه منتظرن زود عید بشه و عیدی تو رو از خدا بگیرن الهی مامان فدات بشه میدونم مامان خوبی نیستم خیلی اذیتت میکنم دست خودم نیست تو که کنارم نیستی خیلی عصبی شدم همش با همه دعوا میکنم دلم برات تنگ شده هر وقت دلم میگیره میرم تو اتاقت و به اسباب بازیهات دست میزنم کی میای دختره خوشگلم بابایی همش میره تو تختت میخوابه اونم دلش میخواد تو زودی به دنیا بیای به من میگه دخترم جای تو رو نیومده تو دلم گرفته وایییییییییییییی به روزی که تو بیای دیگه بابایی به منم محل نمیده اما اشکال نداره بازم دلم میخواد تو زودی بیای تا تو رو تو دستام نگیرم دلم اروم نمیگیره
7 اسفند 1390

بازم انتظار و دوری

سلام عزیز دل مامانی دختره نازم خوبی خوشگل مامان دل مامان برای دیدنت یه ذره شده ولی باید طاقت بیاره ٣ ماهه دیگه اگه خدا بخواد میای تو بغل مامانی الهی مامان فدات بشه دیگه اتاقتم داره تموم میشه فقط جای قشنگ تو توش خالیه مامان خیلی تنهاست همش منتظره تو گل نازه همش به اتاقت نگاه میکنم و ارزو میکنم تو سالم و صالح باشی و زودی بیای تو بغل مامان بابا هم شبا دوست داره بره تو اتاق تو بخوابه همش میگه تو کی میای روز تولد قشنگ ترین روز عمره مامان و باباست عزیز دل مامان زودی بزرگ شو و همیشه سالم باش زودی بیا مامان دیگه طاقت دوری تو رو نداره میخوام بدونی که مامان و بابا با هر نفسی که میکشن یاد تو هستن و تو رو از ته دل دوست دارن عاشقت دختره ...
7 اسفند 1390
1